Wednesday, 11 November 2015

ادوهاي ديروز جريان نفوذ عبرت امروز

اوین نامه ی کیهان 20 آبان -94
كيهان بررسي مي كند: پادوهاي ديروز جريان نفوذ عبرت امروز
هرروزبیشترشفاف ترمی شود که خامنه ای زوامدارومترسک وبلندگوی ارگان های اطلاعاتی –امنیتی همچون پاسداران واوین نامه ی کیهان سربازجوشریعت نداری است که دربست بولتن نویس سازمان اطلاعات وامنیت پاسداران علیه مخالفان ومنتقدان ورقبامی باشد البته برای اینکه ازدیوارآهنین حاشیه امن امنیتی برخوردارباشد.برای زردگم کردن پیوسته آویزان به گزینه ها وگفته هایخامنه ای به عنوان فصل الخطابمی شود.درصورتیکه گفته های خامنه ای ازجمله دشمنی رونفوذی تکرارونشخواربازتولیداوین نامه ی کیهان وظازمان اطلاعات وامنیت پاسداران است.  بهرحال اکنون پرونده مدعیان اصلاح طلب وخاتمی و رفسنجانی اعزام شده به انگلیس و آمریکا واروپاو بی بی سی  را لیست کرده است .البته اشاره ای به علی یا داریوش سجادی ونیک آئین کوثرنکرده است .چون گاهی از مطالب اینان علیه ی رقیب زیرپوشش فعالان سابق روزنامه ی های ز نجیره ای دوم خردادی ها یا مشاور کروبی استفاده می کند.
جريان نفوذ تنها مربوط به امروز نيست و نگاهي به گذشته نه چندان دور و سوابق نفوذي هاي ديروز که امروز آشکارا در خدمت اهداف و برنامه هاي دشمنان ايران هستند، عبرتي است براي کساني که آگاهانه يا ناآگاهانه خطر نفوذ را جدي نمي گيرند.
    سرويس سياسي-

    اين روزها يکي از مسائل مهم در مباحث سياسي کشور، موضوع نفوذ است. اين موضوع از چنان اهميتي برخوردار است که رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به آن هشدار داده و ابعاد مختلفي از اين تهديد را گوشزد کرده اند. ايشان حدود دو ماه پيش در اين خصوص فرمودند؛ «از همه مهم تر، نفوذ سياسي و نفوذ فرهنگي است.دشمن سعي مي کند در زمينه فرهنگي، باورهاي جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهايي را که توانسته اين جامعه را سرِپا نگه دارد جابه جا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به وجود بياورد. خرجها مي کنند؛ ميلياردها خرج مي کنند براي اين مقصود؛ اين رخنه و نفوذ فرهنگي است.

    نفوذ سياسي هم اين است که در مراکز تصميم گيري، و اگر نشد تصميم سازي، نفوذ بکنند. وقتي دستگاه هاي سياسي و دستگاه هاي مديريّتي يک کشور تحت تاثير دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصميم گيري ها در اين کشور بر طبقِ خواست و ميل و اراده مستکبرين انجام خواهد گرفت؛ يعني مجبور مي شوند. وقتي يک کشوري تحت نفوذ سياسي قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهت گيري آن کشور در دستگاه هاي مديريّتي، بر طبق اراده آنها است؛ آنها هم همين را مي خواهند

    ماجراي نفوذ سابقه اي بس طولاني دارد و تنها معطوف به جمهوري اسلامي ايران نيز است و قدرت هاي استکباري در ادوار مختلف، با توجه به شرايط کشورها و اهداف خود، درصدد نفوذ بوده اند. 37 سال پيش انقلاب اسلامي شاهرگ نفوذ آمريکا در ايران را قطع کرد هرچند آنها دست از تلاش و توطئه برنداشتند و اهداف خود را با روش هاي جديد پي گرفتند. قطع اصلي ترين مجراي نفوذ آمريکا پس از انقلاب اسلامي، به وسيله تسخير لانه جاسوسي در 13 آبان 58 از چنان اهميتي برخوردار بود که حضرت امام(ره) از آن بعنوان انقلاب دوم ياد کردند. نگاهي به حدود چهار دهه عمر جمهوري اسلامي نشان مي دهد اين دوران همواره صحنه تلاش آمريکا و دشمنان براي نفوذ و مبارزه جريان مومن و انقلابي براي جلوگيري و خنثي سازي اين تلاش بوده است. 

    دهه هفتاد به دلايل مختلف که جاي شرح آن در اين گزارش نيست، يکي از پرچالش ترين دوران در اين زمينه است. دوره اي که نفوذ به سطوح مياني مديريتي نيز سرايت کرد و البته خساراتي براي کشور به دنبال داشت. غائله کور 18 تير يکي از نمودهاي بارز اين چالش بود که نفوذي ها در عرصه مطبوعات، برخي نهادهاي دولتي، مراکز فرهنگي و دانشگاهي آن را ترتيب دادند. 

    در دوره اخير نيز دشمن بهترين راه براي رسيدن به اهداف خود را پروژه نفوذ مي داند. آمريکايي ها به خوبي مي دانند بدون صاف شدن جاده به دست يک جريان نفوذي داخلي، امکان رسيدن به اهداف درباره جمهوري اسلامي ايران در حد صفر است. نفوذي ها ماموريت دارند چهره منفور آمريکا را در افکار عمومي بزک کنند. آمريکايي که کارنامه اش پر از پرونده هاي جنايت و خيانت به ملت ايران است بايد به آمريکايي بشردوست، اهل تعامل و مذاکره، داراي منافع مشترک با ايران و... تبديل شود. اينجاست که نفوذ فرهنگي به عنوان مهم ترين خطر مطرح مي شود و رهبر معظم انقلاب مي فرمايند؛ «تمرکز دشمنان بر روي فرهنگ بيشتر از همه جا است. چرا؟ به خاطر همين تاثير زيادي که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمينه فرهنگ، عبارت است از ايمان مردم و باورهاي مردم. مسئولان فرهنگي، بايد مراقب رخنه فرهنگي باشند؛ رخنه هاي فرهنگي بسيار خطرناک است؛ بايد حسّاس باشند، بايد هوشيار باشند

    نگاهي به سوابق نفوذي هاي ديروز نيز نشان مي دهد اغلب آنها در مصادر و امور فرهنگي مشغول به فعاليت بوده اند چرا که اساساً تا نفوذ فرهنگي انجام نشود، راه براي ساير اشکال نفوذ –اعم از سياسي، اقتصادي، امنيتي و...- باز نخواهد شد. نفوذ فرهنگي حساسيت ها را نسبت به دشمن کم کرده و راه را براي نفوذ و ورود باز مي کند. فهرست نفوذي هاي ديروز که امروز رسماً به اردوگاه دشمن پيوسته اند و آشکارا جيره خوار آمريکا، انگليس و رژيم صهيونيستي شده اند، طولاني تر از آن است که در يک گزارش بگنجد. آنچه در ادامه مي خوانيد مشتي از اين خروار است. نگاهي گذرا و کوتاه به تعدادي از نفوذي هاي ديروز که تا سطح وزير و معاون وزير نيز پيش رفتند، نشان مي دهد خطر نفوذ موضوعي انتزاعي و ذهني نيست و بدون شک امروز هم ابعاد آن گسترده تر از چند رسانه و خبرنگار است و رسانه هاي دنباله رو دشمن در داخل، تنها قطعه اي از پازل نفوذ هستند.

        
از انجمن حجتيه تا سروش کفر
    عبدالکريم سروش: حسين حاج فرج دباغ مشهور به عبدالکريم سروش که پيش از انقلاب به دليل حضور در دبيرستان علوي با انجمن حجتيه آشنا شده بود در اوايل دهه 50 شمسي براي تحصيل در رشته شيمي تجزيه عازم لندن شد و همزمان به مطالعه فلسفه غرب پرداخت. سروش پس از انقلاب از جمله کساني بود که به عنوان نماينده جريان اسلامي جامعه و انقلاب در مباحثات تلويزيوني با مارکسيست ها شرکت مي کرد. سروش پس از تعطيلي دانشگاه ها عضو ستاد انقلاب فرهنگي شد ولي بعدها به دليل هجمه اصلاح طلبان منکر حضور فعال در اين ستاد شد. وي که زماني با استفاده از فلسفه تحليلي به نقد مارکسيسم پرداخته بود بعدها به نقد اسلام و دين روي آورد. سروش اوايل دهه 70 طي مقالاتي با حمله به فقه اسلامي زمينه را براي مخالفت هاي بعدي با ولايت فقيه فراهم ساخت.

    سروش که در سال 74 و در دولت هاشمي از تدريس در دانشگاه ها محروم شده بود عازم اروپا و آمريکا گرديد تا با موسسات و دانشگاه هاي غربي همکاري کند. سروش در سال 2004 به خاطر نقد اسلام جايزه اراسموس را در آمستردام هلند دريافت کرد و سال 2009 از سوي مجله فارين پاليسي به عنوان يکي از ده روشنفکر جهان برگزيده شد! وي در سال 84 ابتدا از معين و سپس هاشمي حمايت کرد و در سال 88 نيز از حاميان مهدي کروبي بود. سروش پس از انتخابات در حمايت از فتنه تا نفي مباني اسلام پيش رفت. بسياري معتقدند او از تشيع خارج شده و حتي با اسلام مشکلات شديدي پيدا کرده است. وي در فتنه 88 يکي از اعضاي اتاق فکر جنبش به اصطلاح سبز شد.

    گفتني است سروش در زمان مديريت خاتمي بر کيهان به ارائه مقاله به نشريه کيهان فرهنگي پرداخت و با تغيير مديريت آن به کيان رفته و در آنجا به تربيت فکري گروهي پرداخت که سوداي کسب قدرت در سرداشتند. وي سال ها است که از ايران رفته و در آمريکا زندگي و تدريس مي کند و مورد حمايت محافل ضددين قرار دارد. 

    
اکبر پونز
    اکبر گنجي: متولد نازي آباد تهران که در اين محله با سعيد حجاريان و عباس عبدي آشنا شد. در دوران انقلاب از فعالين خياباني بود که به دليل مطالعات پراکنده در آثار مختلف گروه هاي چپ و اسلامي سازشکار و غربگرا يا التقاطي در بي ثباتي کامل فکري فرو رفت. وي در ابتداي پيروزي انقلاب از افرادي بوده که زنان بدحجاب را در خيابان ها مورد ضرب و شتم قرار مي داده و به اين دليل به اکبر پونز معروف است. وي که در اوايل تاسيس سپاه عضو اين نهاد مقدس شده بود به دليل مخالفت با امام و جنگ و تمرد در شرايط جنگي به مجازات شديدي محکوم شد که با وساطت منتظري اين مجازات منتفي و وي از سپاه اخراج شد. گنجي مدتي در دهه 60 رابط فرهنگي سفارت ايران در ترکيه بوده و با اعضاي نهاد اطلاعات نخست وزيري از جمله سعيد حجاريان رابطه داشت. گنجي در اوايل دهه 70 به حلقه کيان پيوست تا در اين حلقه به شخصي سازي دين و مبارزه با مذهب و اسلام مشغول شود. با پيروزي خاتمي در خرداد 76 گنجي فعاليت شديد مطبوعاتي را با مطبوعات جريان موسوم به اصلاحات آغاز کرد.

    گنجي در جريان رويدادهاي پس از خرداد 76 به اتهام زني عليه نظام اسلامي و حوزه هاي علميه ادامه داد و پيش از دستگيري و محاکمه در آذر 79 در کنفرانس ننگين برلين حضور يافت. گنجي پس از بازگشت و با شکايت دادستاني در نهايت به 6 سال حبس محکوم و در زندان مواضع وي راديکال تر گرديد. گنجي در زندان با استفاده از رانت نظام انواع اهانت ها به جمهوري اسلامي و رهبر معظم انقلاب روا داشت. گنجي در زندان با حمله به اسلام از جمهوري تمام عيار يا جمهوري سکولار حمايت کرد. وي پس از پايان دوره محکوميت به خارج از کشور رفته و تاکنون بازنگشته است. در طول مدتي که وي در اروپا و آمريکا بود جايزه هايي از نهادهاي مختلف غربي دريافت کرد. گنجي در مقالات قرآن محمدي(ص) قرآن را کلام انسان دانست و در مقالاتي ديگر وجود مقدس امام زمان را منکر و در مقالات بعدي خود از لواط و همجنس گرايي حمايت کرد! گنجي در فتنه 88 عضو حلقه فکري جنبش به اصطلاح سبز بود. با اين حال وي بعدها اعتراف کرد که در انتخابات تقلب نشده است.

        
طلبه قم مسافر هلند
    مهدي خلجي: متولد قم و دانش آموخته حوزه علميه تا دوره خارج بوده و پدرش با آيت الله منتظري رابطه داشته است. وي مدت ها شاگرد منتظري بوده است. خلجي پس از خروج از کشور به همکاري با راديو فردا پرداخت. وي به عنوان پژوهشگر اسلامي با راديو فردا و نيز بي بي سي رابطه داشته و دارد. اين القاب بيشتر به منظور قراردادن وي در جايگاهي است که به مباني تشيع حمله کرده و مخاطبان خود را نسبت به ارزش هاي ديني و اخلاقي متزلزل نمايد. خلجي با گروه رسانه اي سازمان يافته از سوي هلند براي مقابله با مباني فکري نظام همکاري نزديک داشته است. خلجي پيش از اينکه به بي بي سي و سپس راديو فردا بپيوندد در روزنامه انتخاب مدير بخش انديشه بود. وي هم اکنون در موسسه ضدايراني واشنگتن فعاليت مي کند. خلجي با مراکز پژوهشي ضد ايراني ديگري در واشنگتن رابطه نزديک دارد.

        
خبرنگار ناشي
    بيژن صف سري: از روزنامه نگاران ضعيف و تازه کاري بوده است که در جريان پروژه جريده سازي اصلاح طلبان در سال هاي 75 تا 84 به اين عرصه وارد شد و بدون آنکه تخصص و توان کافي براي چنين کاري را داشته باشد. مهمترين حضور وي در عرصه مطبوعات کشور به عنوان صاحب امتياز روزنامه آزاد و سردبير روزنامه صداي عدالت بوده است. وي به دنبال تخلف مطبوعاتي و اقدام عليه امنيت ملي کشور مدتي را در زندان گذراند اما در سال 1382 با وساطت خاتمي رئيس جمهور وقت آزاد شد. وي بعد از آزادي و پس از مدتي کشور را ترک کرده و به همکاري با رسانه هاي معاند روي آورد. وي چندي پيش در مطلبي در راديو فردا اعتراف کرد که جنبش به اصطلاح سبز شکست خورده و به بن بست رسيده است.

      
ضد انقلاب کاسب
    رجبعلي مزروعي: از اوايل دهه 70 شمسي با آغاز فعاليت در روزنامه سلام تبديل به عنصر مسئله دار با نظام شد. وي در عين حال که از طريق فعاليت در بخش دولتي ارتزاق مي کرد و از همين طريق سرمايه قابل توجهي اندوخته است به فعاليت خود در جهت تخريب مباني انقلاب و نظام جمهوري اسلامي هم مشغول بود. مزروعي پس از خرداد 76 و پيروزي دولت اصلاحات به اقدامات ضد انقلابي خود شدت داد و با راه اندازي انجمن صنفي روزنامه نگاران پايگاهي را براي همکاري با محافل بين المللي مشکوک و وابسته به سرويس هاي جاسوسي غرب مهيا کرد. وي از اوايل سال 84 بنا را بر تخريب ارکان و ماهيت نظام گذاشت. از جمله نکات مطرح درباره مزروعي ارتباطات مشکوک او با محافل بيگانه است. وي زماني که در انجمن صنفي روزنامه نگاران فعاليت مي کرد با استفاده از امکانات آن سفرهايي به خارج از کشور داشت. وي پس از فتنه 88 متواري و سپس به صورت غيرقانوني از کشور خارج و سر از بلژيک درآورد.

        
شيخ آمريکايي
    محسن کديور: محسن کديور متولد فسا و دانش آموخته برق و الکترونيک از دانشگاه شيراز بوده که پس از انقلاب براي تحصيلات ديني وارد حوزه علميه قم مي شود. مهمترين استاد وي در حوزه آيت الله منتظري بود. کديور همچنين در دانشگاه و در رشته فلسفه و کلام اسلامي تحصيل و به اخذ مدرک دکتري از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1378 نائل آمد. وي که اميدوار بود در زمره شاگردان منتظري و پس از رسيدن نامبرده به رهبري به مقامات عالي نائل شود با عزل منتظري توسط امام در اين هدف ناکام مانده و به تدريج مواضع خود عليه اسلام و انقلاب را علني ساخت. کديور در سال 77 به دليل تحريک دانشجويان براي اغتشاش و نفي اسلاميت نظام به اتهام فعاليت تبليغي و نشر اکاذيب به حکم دادگاه ويژه روحانيت 18 ماه زنداني گرديد. وي از سال 70 به مدت 8 سال معاونت انديشه اسلامي مرکز تحقيقات استراتژيک را عهده دار بوده است. کديور پس از خرداد 84 از کشور خارج و به مواضع ضد دين و انقلابي خود شدت بخشيد. مرور مواضع و رفتارهاي کديور دقيقاً نشان دهنده جرياني است که از ابتداي انقلاب تنها با هدف دستيابي به قدرت و مصادر اصلي و تصميم گيرنده کلان در کشور تلاش کرد خود را به کانون هاي احتمالي قدرت در آينده نزديک کند. حضور کديور در زمره شاگردان آيت الله منتظري و عدم مخالفت وي با ولايت فقيه در دهه 60 و شروع اين مخالفت ها با عزل منتظري و شدت يافتن آن با آغاز زعامت آيت الله خامنه اي را بايد در اين جهت ارزيابي کرد.

        
يک رواني
    فرشته قاضي: که به عنوان روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در ميان اپوزيسيون حضور دارد در 7 آبان ماه 1383 در رابطه با پرونده سايت هاي اينترنتي بازداشت شد. وي به گفته خودش دچار امراضي روحي و رواني است و حتي توانايي زندگي با همسرش را ندارد. بيماري روحي و رواني او باعث شد که نتواند فعاليت روزنامه نگاري را ادامه دهد لذا به استراحت پرداخت اما در جريان فتنه 88 ناگهان وارد عرصه مطبوعات شد و از طريق توئيتر به ارائه گزارش هاي غير واقعي از کشور مبادرت ورزيد. به هر روي فرشته قاضي هم مانند ساير اعضاي شبکه رسانه اي وابسته به بيگانگان از ايران خارج شد و به همکاري با نشريات و پايگاه هاي اينترنتي عليه جمهوري اسلامي ايران ادامه داد. وي در خارج از کشور علاوه بر حمله به نظام اسلامي به حمايت از بهائيان پرداخته است.

        
نماينده فراري
    نورالدين پيرموذن: نماينده اصلاح طلب اردبيل در مجالس ششم و هفتم که در مجلس هشتم رد صلاحيت شد. وي هم اکنون در آمريکا مشغول فعاليت عليه جمهوري اسلامي است. وي در آمريکا از موسسات آموزشي اين کشور فرصت هاي به ظاهر مطالعاتي دريافت کرده بود و هر چند مدعي بود که بعد از پايان اين فرصت مطالعاتي به ايران بازخواهد گشت، ولي حدود 6 سال است که از پايان فرصت مطالعاتي نامبرده گذشته ولي پيرموذن به ايران بازنگشته است. پيرموذن سخنگوي اقليت اصلاح طلبان مجلس هفتم بود. پيرموذن که نتوانسته است در مجالس هشتم و نهم به فعاليت هاي سابق خود ادامه دهد در نامه اي به مجلس شوراي اسلامي حمله کرده و از هيچ توهين و فحاشي به جمهوري اسلامي دريغ نکرده است.

    کشف حجاب در برنامه ماهواره اي

    فريبا داوودي مهاجر: روزنامه نگار اصلاح طلب فراري که سردبير انجمن روزنامه نگاران جوان و عضو مرکزي کميته سازمان به اصطلاح مدافعان آزادي مطبوعات ايران بوده است. وي همچنين عضو شوراي عالي ادوار دفتر تحکيم وحدت بوده است. از او مقالاتي در نشريات و رسانه هاي زنجيره اي و ضد انقلاب داخل و خارج کشور چون روزآنلاين، اعتماد، ياس نو و گويانيوز منتشر شده است. وي فروردين ماه 86 به دليل حضور در آشوب هاي خياباني به 4 سال زندان محکوم شد. داوودي مهاجر که در يک خانواده بي قيد نسبت به شعائر اسلامي رشد کرده بود سرانجام پس از خروج از کشور به اصل خود بازگشت و در برنامه ماهواره اي پارازيت کشف حجاب کرد.

        
نفوذي در آموزش و پرورش
    فاطمه حقيقت جو: فعال سياسي و نماينده اصلاح طلب دوره ششم مجلس بود. وي مدرس دانشگاه تهران بوده و 10 سال سابقه در پست هاي امور تربيتي و مشاوره آموزش و پرورش داشته است. وي همچنين دو دوره عضو شوراي مرکزي سازمان غيرقانوني (دفتر تحکيم وحدت) بوده است. حقيقت جو از جمله نخستين نمايندگان مجلس ششم بود که در جريان استعفاي دسته جمعي، استعفايش پذيرفته شد. حقيقت جو به بهانه تحصيل از کشور خارج شد و به محض ورود با اعطاي بورسيه از جانب دولت آمريکا مورد لطف غرب قرار گرفت ، در دوران فتنه 88 نقش بارزي براي ايجاد کمپين هاي ضد ايراني ايفا کرد.

    
پناهنده به بي بي سي فارسي
    علي اصغر رمضانپور: در دوره وزارت احمد مسجدجامعي در دوران اصلاحات به عنوان معاون فرهنگي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران فعاليت مي کرد، در حالي كه مراكز اطلاعاتي و امنيتي سوابق سوء نامبرده را مكرراً متذكر شده بودند. وي همچنين مدتي سردبير روزنامه زنجيره اي آفتاب امروز بود و مسئوليت رئيس نمايشگاه بين المللي کتاب تهران را نيز در کارنامه خود دارد. وي پس از فرار به انگلستان مانند بسياري از همقطاران خود به خدمت شبکه بي بي سي درآمد و در حال حاضر در رسانه هاي بيگانه فارسي زبان، مشغول فعاليت ضد نظام مي باشد. رمضانپور همسر خويش را مجبور به كشف حجاب كرد و تصوير وي را در صفحه فيس بوك خود منتشر كرد كه اين اقدام با اعتراض رسانه ها مواجه شد.

        
مفسر متوهم فرهنگ غرب
    عبدالعلي بازرگان: وي دومين فرزند از ميان پنج فرزند مهدي بازرگان است و سابقه همکاري با جبهه ملي، نهضت آزادي و همچنين جنبش مسلمانان مبارز را که به اتخاذ مواضع تند ضد نظام جمهوري اسلامي شهرت دارد در کارنامه کاري خود داراست.با اين حال مطبوعات حامي دولت اصلاحات محل تاخت و تاز امثال او بود. وي بعد از فتنه 88 با ارائه مطالب گزنده و موهن و با سوءاستفاده از متون ديني به نفي ماهيت انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن پرداخت. وي براساس گرايش هاي نهضت آزادي به ارائه تفسيرهاي نادرست و منطبق بر آموزه هاي فرهنگ غربي از مفاهيم اسلامي و شيعي مي پردازد. بازرگان بعد از فتنه 88 با توان هر چه تمام تلاش کرد تا به مقدسات ملت ايران، انقلاب و ولايت فقيه حمله ور شود.

        
نفوذي يواشکي
    مسيح علي نژاد: معصومه علي نژاد قمي معروف به مسيح علي نژاد فعاليت خبرنگاري خود را از سال 78 در روزنامه همبستگي آغاز کرد و پس از آن به خبرنگاري در خبرگزاري ايلنا پرداخت. وي بارها مطالب موهن و ضد آرمان هاي انقلاب در روزنامه هاي شرق، بهار، وقايع التفاقيه درج کرده بود و زماني که به عنوان خبرنگار پارلماني ايلنا در مجلس فعاليت مي کرد به دليل دسترسي غيرقانوني به اسناد مجلس، از خانه ملت اخراج شد. وي در سال 84 از مصطفي معين حمايت کرد و سپس از کشور خارج شد. علي نژاد در دوران فتنه 88 نيز مواضع تندي را عليه موضوعات مختلف اتخاذ کرد که بعضاً ماهيت انقلاب و نظام و حتي اسلام را مورد حمله و توهين قرار مي داد. 

    عطاءالله مهاجراني: مهاجراني در کارنامه کاري خود مسئوليت هايي همچون نمايندگي مجلس، رايزن فرهنگي ايران در پاکستان، معاون رئيس جمهور، عضويت در هيئت امناي خبرگزاري ايرنا، معاونت فرهنگي مرکز تحقيقات استراتژيک، وزير فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات و رياست مرکز گفتگوي تمدن ها را داشته است. وي در حوزه سياسي ابتدا به تلويح و سپس به صراحت عليه ولايت فقيه موضع گيري کرد و در مقاطع مختلف ضد رهبر معظم انقلاب موضع گرفته است. وي بعد از برکناري از وزارت ارشاد، مسئوليت مرکز گفتگوي تمدن ها را با بودجه کلان به دست گرفت و در پي فضاحت هاي جنسي از کشور خارج شد و به انگليس پناه برد و در آنجا روند ضد نظام خود را به غايت افزايش داد.داستان مهاجراني درميانه نگارش کتاب برضد سلمان رشدي مرتد انگليسي و تبديل شدن به عامل انگليس و آل سعود از عبرت هاي ماندگار است.

        
بي ادب مدعي اصلاحات
    مجتبي واحدي: واحدي بيش از هر چيز ديگري به عنوان مقاله نويس، روزنامه نگار و مشاور ارشد مهدي کروبي شناخته مي شود ولي در کارنامه کاري خود سردبيري روزنامه آفتاب يزد و معاونت وزارت امور اقتصادي و دارايي را نيز دارد. وي پس از فتنه 88 از کشور گريخت و از لندن سردبيري آفتاب يزد را ادامه داد. واحدي در حال حاضر در آمريکا به عنوان سخنگوي ارشد مهدي کروبي با فتنه گران فراري و همچنين اپوزيسيون برانداز و محافل اطلاعاتي و صهيونيست عليه جمهوري اسلامي فعاليت مي کند. وي بعد از فتنه 88 و بعد از خروج از کشور نظام را مورد تخطئه قرار داد و خط حضرت امام(ره) را نيز نفي کرد.

    
رابط ساواک؛ مزدور بي بي سي
    مسعود بهنود: بهنود فعاليت خود را به عنوان يک روزنامه نگار از سال 42 آغاز کرد. وي در تاريخ ايران همواره از جمله مزدوران نان به نرخ روز خور به شمار مي رفته چرا که پيش از انقلاب ارتباط نزديک با طاغوت و دستگاه جاسوسي پهلوي يعني ساواک داشت و پس از انقلاب نيز به خدمت اربابان غربي خود درآمد. بهنود پس از جنگ تحميلي و زماني که در ايران به سر مي برد به کرات در مدح و ثناي سردار سازندگي سخن سرايي کرده بود تا بتواند خود را به محافل قدرت نزديک کند و در دوران اصلاحات نيز با نشريات زنجيره اي همکاري مي کرد. وي از سال 81 از کشور خارج شد و تاکنون با شبکه بي بي سي فارسي همکاري مي کند.
        
کاتب هتاک خاتمي
    بابک داد: وي در سال 76 خبرنگار ستاد انتخاباتي محمد خاتمي بود و بعد از آن سفرنامه هاي او به فرانسه و ايتاليا را در قالب کتاب هايي نوشت و به همين دليل به عنوان کاتب مخصوص خاتمي معروف شد. بابک داد بعد از فتنه 88 در زمره فتنه گران به آشوبگري و تحريک مردم براي تظاهرات خياباني روي آورد و در معرض دستگيري قرار گرفت که بعد از آن از کشور گريخت. در حال حاضر وي در سايت هايي مانند گذار، گويا، راديو زمانه، راديو فردا و صداي آمريکا فعاليت دارد. مهم ترين ويژگي وي در فضاي رسانه اي، مهارت در فحاشي و هتاکي است. اغلب نوشته هاي اين فرد حاوي مضامين موهن و ضد اسلامي، ضد نظام، ولايت فقيه و فرهنگ ايراني است.

        
فمينيست حامي همجنس گرايي
    مهرانگيز کار: وي از جمله حقوقدانان و فعالان سياسي است که سابقه حضور در کنفرانس برلين همراه افرادي همچون گنجي و لاهيجي را دارد.وي بعد از بازگشت به ايران روانه زندان شد و سپس به بهانه درمان بيماري به خارج از کشور مهاجرت کرد. عمده فعاليت مهرانگيز کار معطوف به مباحث حقوقي و به ويژه مسائل زنان است و در اين محدوده وي مواضع فمينيستي تندي حتي در حد تجويز و ترويج همجنس گرايي اتخاذ نموده است. پس از فتنه 88 اين فرد صراحتاً عليه مباني ديني و شرعي انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي ايران و حتي روحيه و هويت فرهنگي مردم ايران ديدگاه هايش را مطرح کرد.

    
قلم به مزد روزآنلاين
    نوشابه اميري: اميري فعاليت خود را قبل از انقلاب با روزنامه نگاري، دوبلوري و گويندگي آغاز کرد. وي که از فعالان مطبوعات جريان موسوم به اصلاحات بود به محض خروج از کشور توسط احسان نراقي جهت انجام کارهاي فرهنگي به کار گرفته شد و سپس به همکاري با رسانه هاي اپوزيسيون و مخصوصاً نشريه الکترونيکي روز آنلاين روي آورد. هزينه رسانه روز آنلاين توسط فرح کريمي و در چهارچوب حمايت از اپوزيسيون و ساماندهي بخش رسانه اي براندازي نرم تامين مي شود. پس از فتنه 88 اميري به همراه همسر و ديگر روزنامه نگاران فراري با تمام توان عليه نظام جمهوري اسلامي قلم زد و مکرراً به اعتقادات اسلامي مردم ايران اهانت کرد.

    اين افراد تنها بخشي از اجزاي فاش شده اجراي پروژه نفوذ در دهه هفتاد هستند. با دقت در رخدادهاي اين دوره به مهره هاي سوخته ديگري همچون شيرين عبادي، محمدمحسن سازگارا، مرتضي کاظميان، رضا عليجاني، ابراهيم نبوي، اردشير اميرارجمند، محسن مخملباف، يوسفي اشکوري، علي اکبر موسوي خوئيني ها، سينا مطلبي، فرناز قاضي زاده و... برمي خوريم که هر يک در جاي خود نمونه اي از واقعيت غيرقابل انکار تلاش دشمن براي نفوذ در رسانه ها به منظور اجراي سناريوهاي براندازي بوده اند. در آينده به برخي ديگر از اين موارد خواهيم پرداخت.

No comments:

Post a Comment