بابک زنجانی بزرگترین مصداق نفوذ در جمهوری اسلامی 27 آبان – 94
چه جالب؟ چون توپ وارده زمین خامنه ای وپاسداران شده است چون اینان دشمنی و نفوذ را علیه ی رقیب رفسنجانی وروحانی و حامیان شان مطرح کردند ودست به بازداشت 5 روزنامه نگار وفعال سیاسی باا تهام نفوذی مطبوعات زدند .حال بایدد یدواکنش خامنه ای و پاسداران به نفوذی دشمن بودن نوچه شان بابک زنجانی در دولت احمدی نژاد چیست؟
فواد صادقی
با هشدار رهبر انقلاب در باره خطر نفوذ دشمنان کشور به نظام جمهوری اسلامی، بحث نفوذ در رسانهها و افکارعمومی مورد توجه قرار گرفته است، بویژه آنکه تعدادی از روزنامه نگاران با این عنوان بازداشت گردیدهاند.همزمان دهمین جلسه دادگاه بابک زنجانی در حالیکه دوسال از بازداشت وی و انجام تحقیقات در این پرونده میگذرد برگزار گردید و وی در این ده جلسه ادعاهای عجیبی را در مورد خود اظهار واتهامات وتوهینهای متعددی را نثار مسئولین کشور نمود.این وجیزه در پی آن است که صرفا با اتکا به اطلاعات آشکار پرونده بابک زنجانی، این سوال را مطرح کند که براستی مصداق نفوذ تعدادی روزنامه نگار عادی هستند یا فردی که دست کم ده هزار میلیارد تومان از بیت المال را به یغما برده است و در دادگاه نیز بعنوان طلبکار مسئولینی را که در پی بازگردان بیت المال هستند مورد توهین، تمسخر وافترا قرار میدهد.ابتدا مروری مختصر برپرونده بابک زنجانی داشته باشیم:وی تا قبل از سال 1388 بزهکاری خرده پا بوده است که با جعل وکلاهبرداری گذران میکرده است، دارای سه شناسنامه به اسامی مختلف بوده و پس از بن بست رسیدن در تغییر عنوان، برای بدهی 20 میلیون تومانی به زندان میافتد وآخرین محکومیت وی بدلیل کلاهبرداری و جعل در خرید هشت میلیارد تومانی از یک نهاد انقلابی میباشد که در این پرونده وی به زندان میافتد.وی از سال 1388، از طریق فردی که تصویر وی در جلسه زنجانی با مرتضوی منتشر شده است، و سابقه فعالیت در یکی از نهادهای حساس نظام را داشته است به سیستم امنیتی و اقتصادی کشور وصل میگردد و در فاصلهای کوتاه یعنی کمتر از سه سال، دهها هزار میلیارد تومان از اموال بیت المال بدون انجام فرایند قانونی و اخذ تضمین صرفا براساس دستور در اختیار وی قرار میگیرد و البته مقرر گردیده بود که اموال بسیار بیشتری از جمله سهام عمده یکی از بانکهای بزرگ کشور ومحمولههای بزرگ نفتی به وی منتقل شود که با افشاگریهای رسانهای در آخرین سال دولت احمدی نژاد ومقاومت مسئولان مربوطه متوقف میشود.با تغییر دولت، مسئولان در پی بازگرداندن اموال بیت المال بر میآیند که در نهایت وی در 9 دیماه 1388 بازداشت میگردد و پس از حدود دوسال جلسات دادگاه وی در حال برگزاری است.بابک زنجانی با شکست حامیان و کارفرمایانش در انتخابات گذشته، به یک داستان سرائی جهت فرافکنی آغاز متوسل میشود و با همکاری یکی از روزنامه نگاران اصلاح طلب در حوزه نفت، داستانی را منتشر میکند که در دوره ریاست مرحوم نوربخش از طریق سربازی وارد فعالیتهای ارزی شده است، در حالیکه نه سن وی با این داستان تطبیق میکند و نه وی کمترین حضوری در حوادث روایت شده دارد، بلکه صرفا این داستان جهت پاک کردن رد نفوذ روایت شده است، اما مدارک وشواهد متقن بیش از اینهاست که وی بتواند بسادگی رد را پاکسازی کند:در فیلم منتشر شده از جلسه وی با سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران دوبار با ذکر نام به جزئیات جلسات وی با معاون اقتصادی وزارت اطلاعات دولت گذشته اشاره میکند، تصاویری از حضور چهره بانفوذ یکی از نهادهای حساس نظام در جت شخصی وی توسط رسانههای منتقد احمدی نژاد افشا شده است، مقامات رسمی خبر از صورتجلسهای میدهند که بصورت دستوری توسط چهار وزیر دولت قبل برای تحویل نفت وارز به زنجانی افشا شده است، بنابراین روابط ونفوذ وی به بالاترین سطوح امنیتی و اجرایی نظام در دولت قبل احراز گردیده است.از سوی دیگر که خود را بسیجی اقتصادی میخوانده است، با کمال آزادی و حمایت در کشورهای آسیای میانه که حیاط خلوت سازمان سیا محسوب میشود فعالیت میکند و گواهیهای جعلی بانکی برای فریب نظام از سوی این دولتها صادر میشود، با بیبی سی فارسی مصاحبه مشروح میکند، یکی از ماموران امنیتی کشور که دهه گذشته فراری شده واقدام به همکاری رسمی با دستگاههای جاسوسی متخاصم نموده بود با وی همکاری نزدیکی دارد و دهها قرینه آشکار دیگر از ارتباط و حمایت وی با عناصر اطلاعاتی غرب وجود دارد.اکنون پرسش اینجاست فردی که فساد مالی واخلاقی وی آشکار بوده است واینگونه با دول متخاصم و سرویسهای اطلاعاتی آنها ارتباط داشته وحمایت میشود، چگونه به نظام نفوذ کرده و تا حریم خصوصی مسئولان ارشد امنیتی دولت قبل ورود پیدا میکند؟
آیا این آشکارترین مصداق نفوذ نیست؟ و اگر هست چرا در طول مدت دوسال تحقیقات، پیشرفتی در این پرونده مشاهده نمیشود و به معاملات مشکوک وی با شهرداری تهران، بنیاد تعاون یکی از نهادها و سایر بخشها توجه نمیشود و در عوض با تکرار مکرراتی که سه سال قبل توسط رسانهها افشا شده است به وی فرصت تمسخر و توهین به مسئولانی که قصد بازگرداندن بیت المال را دارند، داده میشود؟
و جمله آخر اینکه با توجه به شخصیت متزلزل، و کم حافظگی دروغگو اگر حمایت ومشاوره کارفرمایان وی قطع شود و تحقیق درباره پرونده وی به کارشناسان خبره وتوصیه ناپذیر سیستم امنیتی کشور ارجاع شود، بجای زمان دوساله، ابعاد مبهم این نفوذ در کمتر از دوماه آشکار خواهد شد.
با هشدار رهبر انقلاب در باره خطر نفوذ دشمنان کشور به نظام جمهوری اسلامی، بحث نفوذ در رسانهها و افکارعمومی مورد توجه قرار گرفته است، بویژه آنکه تعدادی از روزنامه نگاران با این عنوان بازداشت گردیدهاند.همزمان دهمین جلسه دادگاه بابک زنجانی در حالیکه دوسال از بازداشت وی و انجام تحقیقات در این پرونده میگذرد برگزار گردید و وی در این ده جلسه ادعاهای عجیبی را در مورد خود اظهار واتهامات وتوهینهای متعددی را نثار مسئولین کشور نمود.این وجیزه در پی آن است که صرفا با اتکا به اطلاعات آشکار پرونده بابک زنجانی، این سوال را مطرح کند که براستی مصداق نفوذ تعدادی روزنامه نگار عادی هستند یا فردی که دست کم ده هزار میلیارد تومان از بیت المال را به یغما برده است و در دادگاه نیز بعنوان طلبکار مسئولینی را که در پی بازگردان بیت المال هستند مورد توهین، تمسخر وافترا قرار میدهد.ابتدا مروری مختصر برپرونده بابک زنجانی داشته باشیم:وی تا قبل از سال 1388 بزهکاری خرده پا بوده است که با جعل وکلاهبرداری گذران میکرده است، دارای سه شناسنامه به اسامی مختلف بوده و پس از بن بست رسیدن در تغییر عنوان، برای بدهی 20 میلیون تومانی به زندان میافتد وآخرین محکومیت وی بدلیل کلاهبرداری و جعل در خرید هشت میلیارد تومانی از یک نهاد انقلابی میباشد که در این پرونده وی به زندان میافتد.وی از سال 1388، از طریق فردی که تصویر وی در جلسه زنجانی با مرتضوی منتشر شده است، و سابقه فعالیت در یکی از نهادهای حساس نظام را داشته است به سیستم امنیتی و اقتصادی کشور وصل میگردد و در فاصلهای کوتاه یعنی کمتر از سه سال، دهها هزار میلیارد تومان از اموال بیت المال بدون انجام فرایند قانونی و اخذ تضمین صرفا براساس دستور در اختیار وی قرار میگیرد و البته مقرر گردیده بود که اموال بسیار بیشتری از جمله سهام عمده یکی از بانکهای بزرگ کشور ومحمولههای بزرگ نفتی به وی منتقل شود که با افشاگریهای رسانهای در آخرین سال دولت احمدی نژاد ومقاومت مسئولان مربوطه متوقف میشود.با تغییر دولت، مسئولان در پی بازگرداندن اموال بیت المال بر میآیند که در نهایت وی در 9 دیماه 1388 بازداشت میگردد و پس از حدود دوسال جلسات دادگاه وی در حال برگزاری است.بابک زنجانی با شکست حامیان و کارفرمایانش در انتخابات گذشته، به یک داستان سرائی جهت فرافکنی آغاز متوسل میشود و با همکاری یکی از روزنامه نگاران اصلاح طلب در حوزه نفت، داستانی را منتشر میکند که در دوره ریاست مرحوم نوربخش از طریق سربازی وارد فعالیتهای ارزی شده است، در حالیکه نه سن وی با این داستان تطبیق میکند و نه وی کمترین حضوری در حوادث روایت شده دارد، بلکه صرفا این داستان جهت پاک کردن رد نفوذ روایت شده است، اما مدارک وشواهد متقن بیش از اینهاست که وی بتواند بسادگی رد را پاکسازی کند:در فیلم منتشر شده از جلسه وی با سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران دوبار با ذکر نام به جزئیات جلسات وی با معاون اقتصادی وزارت اطلاعات دولت گذشته اشاره میکند، تصاویری از حضور چهره بانفوذ یکی از نهادهای حساس نظام در جت شخصی وی توسط رسانههای منتقد احمدی نژاد افشا شده است، مقامات رسمی خبر از صورتجلسهای میدهند که بصورت دستوری توسط چهار وزیر دولت قبل برای تحویل نفت وارز به زنجانی افشا شده است، بنابراین روابط ونفوذ وی به بالاترین سطوح امنیتی و اجرایی نظام در دولت قبل احراز گردیده است.از سوی دیگر که خود را بسیجی اقتصادی میخوانده است، با کمال آزادی و حمایت در کشورهای آسیای میانه که حیاط خلوت سازمان سیا محسوب میشود فعالیت میکند و گواهیهای جعلی بانکی برای فریب نظام از سوی این دولتها صادر میشود، با بیبی سی فارسی مصاحبه مشروح میکند، یکی از ماموران امنیتی کشور که دهه گذشته فراری شده واقدام به همکاری رسمی با دستگاههای جاسوسی متخاصم نموده بود با وی همکاری نزدیکی دارد و دهها قرینه آشکار دیگر از ارتباط و حمایت وی با عناصر اطلاعاتی غرب وجود دارد.اکنون پرسش اینجاست فردی که فساد مالی واخلاقی وی آشکار بوده است واینگونه با دول متخاصم و سرویسهای اطلاعاتی آنها ارتباط داشته وحمایت میشود، چگونه به نظام نفوذ کرده و تا حریم خصوصی مسئولان ارشد امنیتی دولت قبل ورود پیدا میکند؟
آیا این آشکارترین مصداق نفوذ نیست؟ و اگر هست چرا در طول مدت دوسال تحقیقات، پیشرفتی در این پرونده مشاهده نمیشود و به معاملات مشکوک وی با شهرداری تهران، بنیاد تعاون یکی از نهادها و سایر بخشها توجه نمیشود و در عوض با تکرار مکرراتی که سه سال قبل توسط رسانهها افشا شده است به وی فرصت تمسخر و توهین به مسئولانی که قصد بازگرداندن بیت المال را دارند، داده میشود؟
و جمله آخر اینکه با توجه به شخصیت متزلزل، و کم حافظگی دروغگو اگر حمایت ومشاوره کارفرمایان وی قطع شود و تحقیق درباره پرونده وی به کارشناسان خبره وتوصیه ناپذیر سیستم امنیتی کشور ارجاع شود، بجای زمان دوساله، ابعاد مبهم این نفوذ در کمتر از دوماه آشکار خواهد شد.
No comments:
Post a Comment