تاثیر خشکی زایندهرود بر افسردگی مردم
دیگر کسی نمیگوید بیا لبِ آب... 16 مهر -94
مهم نیست که زاینده رود اصفهان خشک شده است وموجب دل افسردگی مردم اصفهان و نا بغض فرو خورده و ناراحتی سایر شهروندان ایران شده است . همچنین بر ضریب آلودگی هوای این شهر افزوده است و باعث آسیب رسانی به محیط زیست وتخلیه ی ساکنین روستاهای اطراف این رودخانه شده است . چون این بدفرجامی فقط منحصر به زاینده رود اصفهان نیست . برای اینکه هرروز خبر از خشک شدن رودخانه ها وتالاب ها ودریاچه های بیشتری داده می شود، بلکه مهم این است که تاکنون هیچ سردمداررژیم وارونه ی ولایت فقیه و جودنداشته است تا در این مورد جوابگوی باشدو بگوید که دلیل این روند خشک شدن رودخانه ها وتالاب ودریاچه های کشور چیست؟
فرارو- خشکی زایندهرود 15 درصد اصفهانیها را دچار افسردگی کرده است. این آمار را چندیپیش سرپرست سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری اصفهان اعلام کرد. مسعود انصاریمهر گفته تصمیم گرفتهایم با نصب دستگاههای ورزشی در پارکهای حاشیه زایندهرود مردم را مجددا به این فضا بازگردانیم.
مریم 29 ساله از دیگر شهروندان شهر اصفهان هم از تاثیر خشکی زندهرود بر روحیه مردم میگوید. اوبه فرارو گفت: دیدن آب و جاریبودن آن اثر امیدبخشی در روحیه دارد. طبیعت انرژی خاصی به انسان میدهد. زمانیکه اصفهان آب داشت بسیاری از قرارها کنار زایندهرود گذاشته میشد، حالا اما دیگر کسی به کسی نمیگوید بیا لبِ آب... ."
عضو شورای شهر اصفهان و رییس کمیسیون اجتماعی-فرهنگی شواری شهر در گفتگو با فراروگفت: زایندهرود تنها رودخانه فلات مرکزی ایران است. ظرفیت این رود حیات گستردهای به مکانها و استانهای اطرافش داده است. زایندهرود تنها به ابعاد زیست محیطی محدود نمیشود، بلکه ابعاد فرهنگی، مدیریتی، اقتصادی و... هم دارد.
افسردگی بیشتر میشود
حسین رفیع –فعال محیط زیست- نیز درباره تاثیر نابودی محیط زیست بر مردم گفت: درباره این تاثیر میتوان شهر سئول را مثال زد. این شهر در گذشته رودخانهای داشته که از مرکز شهر عبور میکرده است. پس از اینکه این رودخانه خشک میشود، مسئولان آن را به صورت یک پارک درمیآورند. اما متوجه میشوند تغییر کاربری این رودخانه بر روحیه مردم شهر اثرگذار بوده است. درنتیجه تصمیم میگیرند که آن رود را بار دیگر احیا کنند.
وی در گفتگو با فرارو و در ادامه گفت: پس از اینکه زایندهرود رو به خشکی رفت، مردم این شهر احساس میکنند گمشدهای دارند. خاطرات جمعی که مردم با این رودخانه دارند بسیار مهم است. اصفهان حالا ماننده خانهای شده که روحی را از آن گرفتهاند. علاوه بر مردم این شهر مسافران نیز ارتباط گذشته را با این شهر برقرار نخواهند کرد، چراکه اصفهان با پلهایش و رودخانه زیر این پلها شناخته میشود.
این فعال محیط زیستی همچنین گفت: در استانهای دیگر هم خشکی تالابها هویت مردم را از آنها گرفته است.
وی در انتها گفت: شور و حال از بین رفته در اصفهان و در استانهای دیگر، در آینده بیشتر خواهد شد. چرا که خشکسالی افزایش خواهد داشت. از میان رفتن عنصری طبیعی همچون آب در یک جامعه سبب از هم گسیختگی جامعه خواهد شد.
راه باقیمانده پاسداشت فضای طبیعی تخریبشده است
مهدی مسلمیفر –روانشناس- نیز نابودی محیطزیست را بر روحیه مردم موثر میداند. وی در گفتگو با فرارو اظهار کرد: سازمان بهداشت جهانی انسان را چهاربعدی تعریف میکند. به گفته این سازمان انسان دارای جنبه بیولوژیک-زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است. با توجه به پیوند انسان با طبیعت عجیب نیست که یک پدیده طبیعی بر روان افراد اثرگذار باشد.
وی در ادامه گفت: ما همواره دیدهایم که وقایعی همچون زلزله بر روحیه مردم موثر بوده است. در رابطه با خشکی زاینده رود نیز میتوان سراغ تاثیرگذاری بر مردم را گرفت.
این روانشناس در واکاری تاثیر عنصر زیستمحیطی بر مردم در ادامه گفت: برای بررسی این مسئله باید به چهار مورد توجه کرد. اولین مورد نوستالژی است. در آکسفورد نوستالژی شکلی از دلتنگی برای وطن و زادگاه تعریف میشود. زایندهرود نیز در این تعریف یک ناخودآگاه جمعی و یادآور خاطرات، عشق، حسرت، نفرت و... است.
وی ادامه داد: نوستالژی میتواند به یک فرد یا جمع گرما دهد. رایجترین نوستالژی نیز نسبت به مکان و زمان وجود دارد که غرور جمعی و کمالگرایی را برای مردمی به وجود خواهد آورد.
مسلمیفر درباره عنصر دیگری بهنام "افسردگی محیطی" توضیح داد: محیط پیرامون همواره در حالتهای مختلف مطرح است. مثلا مگسهای سفیدی که در شهر وجود دارند میتوانند بر روحیه افراد موثر باشند. بنابراین افسردگی و احساس بد میتواند عاملی محیطی داشته باشد. خشکسالی نیز یکی از این عوامل است.
این روانشناس در ادامه با اشاره به "طرحواره" گفت: طرحواره، باورها و قانونهایی که افراد آنها را معادلسازی و معناسازی کردهاند است. در مورد اصفهان اصطلاح "اصفهان نصف جهان" یک طرحواره است. این طرحواره یک نماد داشته که همان رود زایندهرود بوده است. بنابراین طرحواره ما را به بخش خاطرات ذهنمان هدایت میکند و خاطرات ما به حسی جسمی بدل خواهند شد.
مسلمیفر همچنین اظهار کرد: موضوع دیگر در این بررسی روانشناسی اجتماعی و ناخودآگاه جمعی مردم اصفهان است. خشکشدن زاینده رود برای مردم عدم توجه به فرهنگ و نشانهای از افت و رکود برای مردم است.
این روانشناس در ادامه راهکارهایی که میتوان با استفاده از آنها از افسردگی مردم در این زمینه جلوگیری کرد را نام برده و گفت: در چنین رویدادهایی ما باید گذشته را به آینده وصل کنیم. مثلا یک فعالیت گروهی درباره گذشته را جایگزین سوگ برای آن مکان از دست رفته بکنیم.
وی ادامه داد: راهکار دیگر پاسداشت آیینهای باقیمانده از آن فضاست. مثلا مردم اصفهان زیر پل سی و سه پل زیر آواز میزدند. میتوان این دست از اقدامات را حفظ کرد و هرچند اکوتوریسم را حفظ نکردهایم اما جنبههای دیگر آن را حفظ کنیم.
مهدی مسلمیفر در انتها تصریح کرد: مردم شهرهایی که محیط زیستهای شاخصی همچون زاینده رود، دریاچه ارومیه، زریوار مریوان و... را داشتهاند، قطعا با تخریب آنها روحیاتشان تغییر خواهد کرد چرا که آن فضاها با زندگی این مردم گره خورده است. اما در موارد دیگری از مسائل محیط زیستی که کشور با آن بیگانه نیست، تغییرات زیادی را در مردم شاهد نخواهیم بود.
No comments:
Post a Comment