Friday 26 June 2015

رابطه توافق هسته ای و خاطره

رابطه توافق هسته ای و خاطره  تیر-94
داستان توافق هسته ای ژنو که از آن بعنوان توافق برد- برد یاد می شود . آنهم پس از مذاکره ی ماراتونی بیش از 10 ساله که منعقد شده است مرا به یاد خاطره ای انداخت که بازگویی اش خالی از لطف نیست . چون پایانش شباهت بهم دارد .
کلاس دوم دبیرستان رشته خدمات برخی از دروس تئوری را به سبک قدیم کار گروهی -5-6 نفره میان دانش آموزان  تدریس می کردم . چون هم نوعی تقسیم کار جمعی بود .هم دانش آموزان کار جمعی یا گروهی می کردند . هم مطلب درسی چند بار از سوی خود دانش آموزان تکرار می شد .هم اینکه من متکلم الوحده نبودم . البته پس از اینکه چند بار موضوع درس  از سوی دانش آموزان  و رجوع به کتابخانه واستفاده کردن از منابع دیگر مرتبط به موضوع درس و کارگروهی کردن  تکرار می شد در پایان من توضیح می دادم.اما در بین دانش آموزان یکی بود که نام کوچک وی حمید بود  که بر خلاف اینکه جثه ی ریزه میزه ای داشت  و کمی هم بچه سوسول بود . ولی عجیب  هم عشق لاتی داشت و هم ادا واطوار گنده لات ها را در می آورد . یک روز نوبت وی بود که در کنفرانس همراه با دانش آموزان هم گروهش  مطلبی را مطالعه و مثل بقیه دانش آموزان پایین کلاس برای دانش آموزان کلاس بیان می کرد . وقتی  وقتی نوبت وی شد . از حضور پایین کلاس خود داری کرد .
سئوال کردم چرا پایین کلاس نمی آیی تابرای دانش آموزان توضیح بدهی؟
 گفت: آقا نخوندیم .
پرسیدم :  چرا؟
گفت : چون آقا علاقه ای به درس ندارم .
گفتم : چرا؟
گفت : چون آقا همه رفقا وبچه محله هایم رفتند سربازی .منم می خواهم برم سربازی .
گفتم : تا زمانی که مدرسه می آیی باید درس بخونی وفرقی با بقیه دانش آموزان نداری .ولی باز باکلفت وبلند تر صدایش گفت، آقا گفتم که می خواهم چند ماه دیگه  برم سربازی .
چون اصرار کرد. گفتم توکه تحمل وتوان درس خواندن را نداری چگونه می خواهی سربازی بروی؟
گفت : آقا مگر من چه کمتر از دیگر دوستان و رفقایم  دارم که سربازی رفتن؟
گفتم : آنها قبل از اینکه دبیرستان را تمام کنن از روی ناچاری سربازی میرن . در ضمن سربازی آسان نیست .
گفت : آقا  خیالی نیست  .
گفتم :  چی رو خیالی نیست ، آخه تو اینکاره نیستی .
گفت : برای چه اینکاره نیستم ؟
گفتم : چون ریزه میزه  هستی  وقتی نمی تونی درس بخونی ،  سربازی  هم نمی تونی بری .
گفت : آقا ما از پس نه سر بازی که هر کاری بر میام .
گفتم : توی درس خوندن آزمون خوبی پس ندادی و مردود شدی چطوری می خواهی سربازی بری؟
گفت : آقا سربازی چه ارتباطی به سربازی داره؟
 گفتم : تذکر دادم سربازی کار آسانی نیست .
گفت : آقا مشکلش چیست؟
 گفتم :چون  تو جثه ی ریزه میزه ای داری، ممکن است موقع تقسیم  وسایل  پوششی سربازی  دچار مشکل بشی .
گفت :چه مشکلی؟
گفتم : بطورمثال یک جفت پوتین سایز بزرگ به تو داده میشه  که برایت سینه  میزنه.
گفت : سینه زدن یعنی چه؟
 گفتم : یعنی اینکه کفش  بزرگ وگشاده وموقع راه رفتن  ته پوتین به پاشه پایت تماس می گیره و  از پایت بیرون میاد .
گفت : آقا ایرادی  نداره چون راه حل داره .
گفتم : چطوری؟
گفت : پدر یکی ازدوستانم باباش کفاشی داره ، پوتین را بهش میدم تا درستش کنه ونوکش هم مدل قیصری کنه .
گفتم :  بسیارخوب ، اما یک کلاه گنده سربازی  بهت میدن  تا نیمی از گوش هایت را می پوشانه . از سوی دیگر جلوی دید چشمانت را هم می گیره .
گفت : آقا  اینم مشکلی نداره ، چون راه حل داره .
گفتم : چطوری؟
گفت : چون سرکوچه محلمون یک کلاه فروشیه که با هم سلام علیک داریم و دوست هستیم .کلاه را میدم تا آن را راس وریس ومیزونش کنه.
گفتم :باشه، ولی مهمتراینکه یک بولیز و شلوار سربازی بهت میدن که موقع پوشیدن شلوارش تا زیر گلویت میاد،  طوریکه جیب های بلولیزرا شلوار می پوشانه وهرگاه بخواهی دست توی جیب بلوز کنی باید کمربندشلوار را شکل کنی تا بتونی دستت راتوی جیب بولیز سربازی کنی.
گفت آقا : هیچ خیالی نیست .برای اینکه این مشکل بزرگ بولیز وشلوار هم حل شدنیست .
گفتم : چگونه؟
گفت :برای  اینکه پدریکی ازدوستان نزدیکم پدرش خیاطی داره . بنابراین بولیز وشلوار گنده سربازی را میدم به بابای خیاطش تا آنطور که مناسبهو دوست دارم ، درستش کنه .
گفتم : بسیارخوب حمید ،کفش وکلاه و بولیز وشلوارهای گنده وگشاد سربازی را به کلاه فروشی وکفاشی وخیاطی می دهی تا برایت تنگ ودرست کنن. اما آن سوراخی که فراخ است و تنگ شدنی نیست را چکارمی کنی؟
ناگهان کلاس از صدای خنده دانش آموزان ترکید. حمید که سخت کنف وبور شده وحالش گرفته شده بود . بلندشد وباحالت عصبی درکلاس را محکم  بهم کوبید و رفت..... سپس  سراز سربازی درآورد. اما پس از سربازی دیدمش وبعداز سلام علیک و حال واحوال گفت که پشیمانم که درس نخواندم  وسربازی رفتم.
حال با وجود خامنه ای همکاره و پاسداران  عاشق دستیابی به سلاح هسته ای ، دولت جدید روحانی درمورد توافق هسته ای با مشکل مخالفت های جدی مواجه است . طوریکه هرچه زمان به جلو برود براین مشکل توافق هسته ای افزوده می گردد.



No comments:

Post a Comment